می دانم روزی خواهد رسید



که تو نگاه می کنی و من؛



شعر می گویم...



تو می خندی و من؛



شعر می گویم...



تو راه می روی؛



آواز می خوانی؛



می نشینی؛



و شب ها...



با همان آرامش خاص خودت



به خواب می روی



و من؛



غَــــــزَل می گویم...غَـــــــزَل می شوم...



و تو می شوی اولین و زیباترین؛



کتاب شعرعاشقانه ی تاریخ که نَفَس می کشد ...



 


 






آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: